وقتي که دلت گرفت ، وقتي که دلتنگ شدي ، وقتي ديدي هيچکس نيست که باورت کنه ، وقتي
فهميدي کسي نيست به حرفها و دردودلات گوش بده ، برو کنار پنجره ؛ پنجره رو باز کن . يه نگاه
به آسمون بنداز . فرقي نداره صبح باشه يا شب ، آفتابي باشه يا ابري ، فقط بهش نگاه کن .
ناخودآگاه احساس آرامش وجودت رو تسخير ميکنه . روحت به پرواز در مياد. ميري تا اون بالابالاها ،
تو اوج ابرا . کنار مهربوني که هر چه قدر هم پيشش بموني راضي نميشي که ازش دل بکني.
يه لحظه چشماتو ببند. آروم هواي تازه رو تو ريه هات وارد کن ، بذار احساس کني دفعه اولته که
داري اين قدر خوب نفس مي کشي. وقتي اروم شدي می فهمي که اون قدر تنها نيستي ، چون
يکي هست که هميشه با توست. اگر اشکات جاري شد بي خيال بذار ببارن. اون موقع هست که به
آرامش واقعي رسيدي و پشتت واسه مقابله با مشکلات محکم تر شده و حالا با توکل بيشتر به
اون بزرگ دوست داشتني مي توني بقيه مسيرت رو ادامه بدي. وقتي پنجره رو مي بندي انگار
برگشتي سر جاي اولت ؛ اما اين بار با اميد و توکل بيشتر . سعي کن نه تنها وقتي دلتنگي ، بلکه
هميشه حتي يه ذره هم که شده به سراغش بري و باهاش درد دل کني و يادت باشه هيچ وقت
پيوند چشاتو با آسمون قطع نکني.
.: Weblog Themes By Pichak :.